English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7356 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
milkiness U حالت شیری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
the i U [حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
modes U قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
mode U قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
foreground U سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
lactary U شیری
lacteal U شیری
milky U شیری
leonine U شیری
acteous U شیری
agalactia U کم شیری
lactiform U شیری
lacteous U شیری
actescent U شیری
lactea U شیری
lactescent U شیری
actic U شیری
How did you make out? Did you succeed or fail? U شیری یا روباه ؟
galaxy U راه شیری
opal globe U حباب شیری
Milky Way U راه شیری
jacob's ladder U جاده شیری
galaxies U راه شیری
yellowish-white U رنگ شیری
milky color U شیری رنگ
opalescence U شیری رنگی
opalline U شیری رنگ
galaxy U جاده شیری
galaxies U جاده شیری
milkiness U خاصیت شیری
temporary teeth U دندانهای شیری
deciduous teeth U دندانهای شیری
mammary glands U غدههای شیری
milk tooth U دندان شیری
milk white U شیری رنگ
milky electrolyte U الکترولیت شیری
milk teeth U دندان شیری
opalescent U شیری رنگ
squared U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analogue U ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squaring U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
vitrifying U تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
squares U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analog U سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analogues U ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
square U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
convertor U وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
oblique case U حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
d. products U لبنیات فراوردههای شیری
udders U غده پستانی یا شیری
udder U غده پستانی یا شیری
galactites U پشم شیری رنگ
white meat U فرآوردهی شیری پنیر
milky U شیری رنگ شیردار
milky way galaxy U کهکشان راه شیری
prints U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
printed U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
print U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
Milky Way U اسمان دره جاده شیری
trug U فرف شیری چوبی تفت
actescence U نمایش شیر خاصیت شیری
Milk that has turned sour. U شیری که ترش شده است.
alternates U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternated U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
devitrify U از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
plebeianism U حالت عوام یا مردم پست حالت توده
alternate U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
state of rest U حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
evaporated milk U شیری که بوسیله تبخیرغلیط شده است
opal U عین الهر شیشه شیری رنگ
opals U عین الهر شیشه شیری رنگ
plasticity U حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
genitive U حالت مالکیت حالت مضاف الیه
modified milk U شیری که اجزا ان را کم وزیاد کرده بکودکان می خوراتتد
scalded cream U سر شیری که بوسیله گرم کردن شیر بگیرند
nebula U تودههای عظیم گازو گرد مابین فواصل ستارگان جاده شیری
uart U قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
marginal case U حالت نهائی حالت حدی
spectrality U حالت طیفی حالت شبحی
spectralness U حالت طیفی حالت شبحی
transitoriness U حالت ناپایداری حالت بی بقایی
cold forming U حالت دهی در حالت سرد
milk of magnesia U مایع شیری رنگی که هیدرکسید منیزیم است وبعنوان ضد اسید وملین بکارمیرود
reed valve U شیری متشکل از ورقه فولادی نازکی که جریان یکطرفه سیال را سبب میشود
cirro status U ابرهای لایهای خاکستری رنگ یا سفید شیری در ارتفاع تقریبی 0007 متری از سطح زمین
crude U حالت طبیعی رنگ [حالت ملایم و اصیل رنگ]
real mode U حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
cold strength U استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
lion rug U فرش شیری [این طرح بیشتر مربوط به استان فارس و عشایر آن منطقه بوده و گاه در طرح از شتر و یا حیوانات دیگر نیز استفاده می شود.]
universal U قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
cabin pressurization safety valve U شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
forward seat U حالت نشستن سوارکار روی زین در پرش حالت نشستن سوارکار بر روی زین
makes U حالت
feverishness U حالت تب
postured U حالت
attitude U حالت
make U حالت
glass eyed U بی حالت
postures U حالت
febricity U حالت تب
phase U حالت
posturing U حالت
attitudes U حالت
line condition U حالت خط
predicament U حالت
idiocrasy U حالت
queasiness U حالت قی
estates U حالت
phased U حالت
ill conditioned U بد حالت
fettle U حالت
case U حالت
if U حالت
tempers U حالت
posture U حالت
cases U حالت
estate U حالت
self U حالت
predicaments U حالت
tempered U حالت
temper U حالت
pyreticosis U حالت تب
states U حالت
stated U حالت
expression U حالت
expressions U حالت
manner U حالت
stances U حالت
phases U حالت
status U حالت
stance U حالت
condition U حالت
unexpressive U بی حالت
stating U حالت
state- U حالت
disposition U حالت
mood U حالت
moods U حالت
grain U حالت
temperaments U حالت
situation U حالت
situations U حالت
temperament U حالت
state U حالت
initial state U حالت اغازی
insert mode U حالت درج
input mode U حالت ورودی
atilt U با حالت حمله
isopiestic U حالت فشارمتعادل
arborescence U حالت شاخهای
answer mode U حالت جواب
answer mode U حالت پاسخ
resilience U حالت ارتجاعی
amentia U حالت هذیان
jussive U حالت امری
affectivity U حالت عاطفی
incipincy U حالت نخستین
antisepsis U حالت ضد عفونی
affectedly U با حالت بخودگرفته
adrenergic reponse state U حالت پر ادرنالینی
crudely U در حالت خامی
limit state U حالت حدی
lethargically U با حالت سبات
nervousness U حالت عصبانی
defensively U با حالت تدافع
defensive U حالت تدافع
genitive U حالت اضافه
sulkily U با حالت قهر
accusative U حالت مفعولی
kashruth U حالت جواز
kashrut U حالت جواز
defensively U حالت دفاعی
accidentalness U حالت اتفاقی
acedia U حالت خ-لسه
incipience U حالت نخستین
automatism U حالت خودکاری
deliverable state U در حالت تحویل
erectness U حالت عمودی
exceptional case U حالت استثنایی
excited state U حالت برانگیخته
expressive eyes U چشمان با حالت
facial expression U حالت چهره
corresponding state U حالت متنافر
febile U دارای حالت تب
feminineness U حالت زنانه
conversational mode U حالت محاورهای
feminity U حالت زنانه
final state U حالت پایانی
continuum state U حالت پیوستار
equilibrium state U حالت تعادل
equation of state U معادله حالت
energy state U حالت انرژی
deplorble condltion U حالت زار
deadness U حالت مرده
doubtfulness U حالت تردید
doughiness U حالت خمیری
creaminess U حالت سرشیری
downiness U حالت کرکی
spasticity U حالت تشنج
drinking bout U حالت مستی
drive state U حالت سائقی
Recent search history Forum search
1 if there's any justice
1incentive
1affixation
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1skirts
1حالت خوبه
1'no'said oliver,with an"ask me,ask me!"look on his face
2encapsulate
0جملات كه بعد از tobe حالت سوم فعل استفاده مى شود دقيقا چه معنى ميدهند مثل (it is called,it was called)
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com